محمد خوش‌چهره در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
متاسفانه سهم درآمدهای مالیاتی در کشور ما خیلی کم است و فرار مالیاتی زیاد است و تازه در همان مالیاتی که می‌گیرد، عدالت مالیاتی دچار اختلال است؛ یعنی فشار روی تولیدکننده و حقوق‌بگیرها است.
  • ۱۳۹۹-۰۷-۲۴ - ۱۰:۴۸
  • 00
محمد خوش‌چهره در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
فشار مالیاتی روی تولیدکننده و حقوق‌بگیرها است/ اختلال در عدالت‌ مالیاتی را درمان کنید
فشار مالیاتی روی تولیدکننده و حقوق‌بگیرها است/ اختلال در عدالت‌ مالیاتی را درمان کنید

به گزارش «فرهیختگان»، محمد خوش‌چهره، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به بررسی مهم‌ترین محورهای اصلاحی برای بودجه سال آینده پرداخت که مشروح آن در ادامه آمده است.

نظر شما درخصوص اصلاح ساختار بودجه و مهم‌ترین نکته‌هایی که باید در بودجه سال 1400 لحاظ شود، چیست؟ البته رئیس مجلس نیز در این زمینه نامه‌ای به رئیس‌جمهور ارسال کرد.

حرف رئیس مجلس ناپخته بوده است که گفته‌اند ریشه همه مشکلات بودجه است. البته بودجه باید اصلاح شود، ولی اینکه همه ریشه مشکلات را به بودجه ربط دهیم و بگوییم ریشه مشکلات بودجه است و اگر این حل شود همه مشکلات حل می‌شود، حرف زیاد قابل‌قبولی نیست.

در این زمینه آیا شفاف شدن بودجه شرکت‌های دولتی و هزینه‌ها اگر اصلاح شود، می‌تواند کمک کند؟

بله حتماً موثر است، چراکه قطعا بودجه نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ یعنی تحقق اهداف و وظایف دولت، در قالب بودجه است که خود را نشان می‌دهد و در این شکی نیست، لذا درآمدها و هزینه‌ها، ماهیت و کارکرد نظام اقتصادی را هم نشان می‌دهد.

بیش از 98درصد درآمد آمریکا از مالیات است یا در کشورهای اصلی‌ اتحادیه اروپا نیز همین‌طور است و درآمد اصلی از مالیات است.

البته این با فشار مالیاتی فرق دارد، یعنی آنها تمام تلاش خود را می‌کنند که موانع از سر راه اقتصاد به‌طور خاص، از سر راه تولید برطرف شود تا بتوانند از این ظرف درآمد منتفع شوند و آمارهای مربوط به بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هم نشان می‌دهد که در برخی از این کشورها بیش از 50 درصد از درآمد ملی به‌صورت مالیات به دولت برمی‌گردد.  

عدالت مالیاتی در ایران دچار اختلال و فشار روی تولیدکننده و حقوق‌بگیرها است

آمریکا این پول سنگین را خرج نظامی‌گری، آموزش، بهداشت و زیرساخت‌ها می‌کند، اما متاسفانه سهم درآمدهای مالیاتی در کشور ما خیلی کم است و فرار مالیاتی زیاد است و تازه در همان مالیاتی که می‌گیرد، عدالت مالیاتی دچار اختلال است؛ یعنی فشار روی تولیدکننده و حقوق‌بگیرها است.

جریانات سوداگر و دلال در ایران از قلمرو مالیات در امان هستند

جریانات سوداگر، دلالی و ثروت‌های بادآورده از قلمرو مالیات در امان است، خصوصا اشرافیت در ایران که هزینه اشرافی‌گری‌اش را باید به‌صورت مالیات پرداخت کند، مالیات نمی‌دهد، بنابراین این ایرادها وجود دارد.

درباره تخصیص بودجه چطور؟

خود بودجه به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ یکی بودجه کل و دومی بودجه عمومی یا جاری است، بنابراین بودجه شرکت‌ها بعضا دوبرابر بودجه جاری و عمومی است، یعنی دوسوم آن و یک‌سوم این وجه قضیه است. آنچه را که مجلس بررسی می‌کند، همان یک‌سوم است و آن دوسوم که شرکت‌های دولتی و راه‌آهن است از بررسی و دقت عالمانه در امان است.

اولا هم توجه به مساله بودجه مهم است؛ یعنی به همین ساختار جاری هم اگر درست پرداخته شود، تاثیرگذار است، یعنی بودجه شرکت‌های دولتی باید درست و دقیق مورد بررسی قرار گیرد.

ارتباط بودجه با اهداف کلان و برنامه پنج‌‌ساله به‌شدت ضعیف است

نکته دوم این است که این بودجه تعیین‌کننده برخی از اهداف کلان است که در برنامه توسعه است، درحالی‌که معمولا ارتباط بودجه با اهداف کلان، مخصوصا برنامه پنج‌ساله یا چشم‌انداز به‌شدت ضعیف است و ارتباط منطقی ندارد.

اگر منظور این است که ساختار باید عوض شود و این را درنظر بگیرند، حرف دوپهلویی است، چراکه اگر عالمانه نگاه کنند، هدف‌گذاری بودجه، جدا از وظایف عمومی باید مبتنی‌بر برنامه پنج‌ساله و تاکیداتی باشد که موردتوجه مقام‌معظم‌رهبری بوده است.

بنابراین این مسائل اشکالات قابل‌توجهی است، ولی اینکه گفته شود اگر بودجه درست شود همه‌چیز درست می‌شود، خیر این‌طور نیست؛ در بسیاری از موارد تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌ها و نحوه‌ اجرای نامناسب و قانونگذاری‌های نامناسب سبب اختلالات جدی در اقتصاد ایران شده است.

برخی معتقدند اصلاح ساختار بودجه، الزام ناشی‌از تحریم‌ها به‌ویژه تحریم‌های جدید است که از سال 97 به این طرف درحال اعمال است، این گزاره را شما چقدر درست می‌دانید؟

وقتی می‌گویید ساختار، خود این لغت خوب تعریف نشده است و هر فردی برداشت خودش را ساختار می‌گوید.

زمانی‌که نظام جمهوری اسلامی پیروز شد، ساختار سیاسی رژیم گذشته تغییر کرد و یک حکومت دست‌نشانده و سرسپرده و وابسته با مجلس فرمایشی به یک نظام سیاسی متکی‌بر آرای مردم تبدیل شد که سلسله‌مراتبی داشت و حتی رهبر آن با آرای مردم ازطریق مجلس خبرگان انتخاب می‌شد و مجلس و ریاست جمهوری نیز با آرای مستقیم مردم بود.

لذا ما شاهد بودیم با رای مردم، این ساختار تغییر کرد، اما ساختارهای دیگر مثل نظام آموزشی، ساختار اداری و ساختارهای دیگر تغییر نکرد، بنابراین اینکه بگوییم ساختار، از یک لحاظ درست است، ولی ساختار مقوله‌ای است که اگر بخواهیم ساختار نظام آموزش کشور را عوض کنیم، اقداماتی پرهزینه، زمان‌بر و در مواردی همراه با ریسک و مخاطرات است. بنابراین حرف ساده‌ای نیست. البته ساختار باید تغییر کند، اما زمانبر و پرهزینه است، شما باید استارت ساختار را بزنید، ولی این اقدامات دم‌دستی را نیز انجام دهید.

درمورد بودجه اقدامات دم‌دستی بسیار زیادی وجود دارد که انجام نمی‌شود

درحال حاضر درمورد بودجه اقدامات دم‌دستی بسیار زیادی وجود دارد که انجام نمی‌شود و دائما آن را منوط به ساختار می‌کنند.

نظر من این است که وقتی از ساختار نام می‌برند، نوعی دوگانگی دارد و یکی فرافکنی و عقب انداختن اقدامات جاری و عاجل و منطقی است، به این دلیل که می‌گویند قرار است یک بنا را دوباره از نو بسازیم که این تغییر ساختار به آن مفهوم است، درحالی‌که با یک‌سری اصلاحات و تغییرات عالمانه می‌شود یک بنا را نگهداری کرد و برای هر بخش نیز تغییرات بنیادی انجام داد و این رویکرد باید توأمان با هم باشد.

 

اخبار مرتبط:

 
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰